نقاشی‌های کودکان

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۳ صفحه ۱۲۳


کودکان و انقلاب
در مهرماه ۱۳۵۷، در یک دبستان تهران، معلم از شاگردانش (کودکان ۱۰ - ۹ ساله) خواست که خاطرات خود را از تعطیلات تابستان نقاشی کنند.
«میدان ژاله در هفدهم شهریور» نقاشی مدادی (قرمز و سیاه) پاسخ دخترکی دهساله به‌‌این پرسش بود.




انوشهٔ گلابچیان، ۱۲ ساله

کلاس چهارم دبستان دخترانه رحمت،

اصفهان


وقتی که بیدار شدم

از پنجره خورشید را می‌پائیدم

خسته شدم رفتم خوابیدم

وقتی بیدار شدم

دیدم خورشید افتاده

و کبوترها به‌‌آن نوک می‌زنند.

گفتم:

حالا طوری نیست

مواظب ستاره‌ها باش


باز خسته شدم

رفتم خوابیدم

وقتی بیدار شدم

دیدم ستاره‌ها هم افتاده‌اند

و آسمان خالی خالی‌ست.