مرغ دریا

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب هفته شماره ۵ صفحه ۱۴۱
کتاب هفته شماره ۵ صفحه ۱۴۱
کتاب هفته شماره ۵ صفحه ۱۴۲
کتاب هفته شماره ۵ صفحه ۱۴۲


دل من خون شد از آسیب دنیا

عجب حالی است حال مرغ دریا


جهانی دارد اما این جهان نیست

که در آن از کسالت‌ها نشان نیست


نه در کارش فریب و خودنمائی

نه در جانش غریو بی‌وفائی


به نفرینش کجا آهنگ باشد

چه کم دارد کز آن دلتنگ باشد


مناظر بهجت‌انگیز و نظر پاک

تن زیبنده و جان طربناک


اگر راه جهان پست و بلند است

بدان‌سان کو خرامد دلپسند است


حریف آفتاب و ابر در اوج

رفیق جزر و مد همبازی موج


ز دور آن‌جا که بر امواج خفته است

به چشم آید که نیلوفر شکفته است


چو برخیزد جهان زیر پر او است

همه پهنای دریا کشور او است


نه طوفانش بیازارد نه کولاک

نه از آبش هراس آید نه از خاک


نه از همسایگان مکر و اهانت

نه از هم‌خانگان جور و خیانت


خیال آسوده جان ایمن افق باز

مجال زندگی یارای پرواز


به خود امیدوار از همگنان شاد

منیع و مستقل آزد آزاد


دکتر محمدحسین علی‌آبادی