مرا اگر خواهی بشناسی: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز مرا اگر خواهی بشناسی» را محافظت کرد: مطابق با متنِ اصلی است. ([edit=sysop] (بی‌پایان) [move=sysop] (بی‌پایان)))
جز (ربات: افزودن رده:کتاب جمعه)
 
سطر ۸۲: سطر ۸۲:
  
 
::::::::::::::'''ترجمهٔ عبدالمحمد دلخواه'''
 
::::::::::::::'''ترجمهٔ عبدالمحمد دلخواه'''
 +
{{لایک}}
  
 
[[رده:کتاب جمعه ۹]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۹]]
سطر ۸۸: سطر ۸۹:
 
[[رده:عبدالمحمد دلخواه]]
 
[[رده:عبدالمحمد دلخواه]]
 
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]
 
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]
 
+
[[رده:کتاب جمعه]]
 
 
{{لایک}}
 

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۸:۵۴

کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۹ صفحه ۳۷



نوئمیا دوسوزا

شاعر معاصر موزامبیک



مرا اگر خواهی بشناسی

با دیدگان تیزبین

این قطعه چوب سیاه را

که برادری ناشناس با دستان معجزه‌گر

در دوردست‌های شمال

بریده است و تراشیده

نظاره کن!

*

این منم

حدقه‌ئی نومید و از شور زندگی تهی،

دهانی شکافته از زخمی هولناک،

دستانی بزرگ و گسترده

که به‌نفرین و تهدید بالا رفته،

بدنی پوشیده از زخم‌های پیدا و ناپیدا

یادآور ضربه‌های مهلک شلاق بردگی،

تنی شکنجه دیده و شکوهمند

مغرور و اسرارآمیز،

این منم

تمامی افریقا.


مرا اگر خواهی بشناسی

بیا و در برابر روح افریقا به‌کُرنش سر فرودآر

در ناله‌های چاووشان سیاه

در رقص‌های دیوانه‌وار «شوپ»

در غوغای «چانگاناپا»

در اندوهی غریب

که شبانگاهان در ترانه‌های افریقائی جریان می‌یابد.

*

و دیگر برای شناختن من

تلاش مکن!

چرا که من هیچ نیستم

جز کالبدی گوشتین

که افریقا

فریاد خود را - که آبستن امید بود -

در آن خفه کرد.


ترجمهٔ عبدالمحمد دلخواه