فیل در پرونده

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۱
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۱
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۲
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۲
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۳
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۳
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۴
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۴
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۵
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۵
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۶
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۶
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۷
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۷
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۸
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۸
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۹
کتاب هفته شماره یک صفحه ۱۹
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۰
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۰
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۱
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۱
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۲
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۲
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۳
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۳
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۴
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۴
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۵
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۵
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۶
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۶
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۷
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۷
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۸
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۸
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۹
کتاب هفته شماره یک صفحه ۲۹
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۰
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۰
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۱
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۱
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۲
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۲
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۳
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۳
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۴
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۴
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۵
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۵
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۶
کتاب هفته شماره یک صفحه ۳۶

شهر «ک» دارای یکهزار و شش کوچه، سه کشیش، هفت قهوه‌خانه، یک بخشدار، دو مهمانخانه‌چی، هفده زن بیوه، سه معلم، دو معلمه، یک رئیس انجمن شهر، دو بازار، چهار حزب سیاسی و غیره است.

ممکن است عده‌ای بخاطر چنین مقدمه‌ای که بی‌شباهت به احصائیۀ کتب رهنمای جهانگردی و یا کتاب درسی جغرافیا نیست، نگارنده را مورد سرزنش قرار دهند، بهمین علت بهتر است بمنظور فرار از چنین سرزنشی، از ذکر بقیۀ جزئیات صرف نظر کنیم و به نقل فوری داستان عجیبی که در شهر «ک» رخ داده بود، بپردازیم.

داستان از اینقرار است که علاوه بر چیزهائی که در بالا بدان اشاره شد، شهر «ک» یک باغ وحش هم دارد. این باغ وحش سیار در مراجعت از بازار مکاره‌ای که موفقیت زیادی در آن کسب نکرده بود، چند روزی در این شهر متوقف شد. گرچه بمحض ورود باغ‌وحش، آقای پایا اظهار داشته بود: «بدون اینهم شهر ما بقدر کافی حیوان دارد»، معذلک آن مرد محترم - یعنی متصدی باغ وحش ناچار بود راهش را بطرف شهر «ک» کج کند، زیرا برای ادامۀ سفرش، دیگر آهی در بساط نداشت.

ساواس (1) بقال مقداری الوار و گوشت برای حیواناتش باو قرض داد. بدین ترتیب سیرکچی مهربان ما موفق شد با قرض و قوله‌ای در ظرف یک روز خیمه‌اش را علم کند. سحرگاه روز بعد هم دایره زنگی‌اش را بدست گرفت و در شهر براه افتاد تا در نبش هر کوچه‌ای بایستد و عبارت مشهور: «مناژری (3) باشکوه جهانی! بشتابید برای تماشای آنچه تاکنون ندیده‌اید!» و غیره را اعلام کند.

در این حال چنانچه شما واقعاً هم سری به این باغ‌وحش که بجاست بگوئیم فقط از شش حیوان تشکیل شده است، بزنید، صاحب آن قبل از هرکاری شما را بطرف یکی از قفس‌های بدبو و متعفن رهنمائی نموده توضیحاتی بشرح زیر خواهد داد: «خرس. در علم بنام Urrus Belliccosus معروف است. هیولای بی‌نظیری است. تاکنون دو مأمور باغ‌وحش را خورده است. از باغ‌وحش مسکو خریداری شده است. سال گذشته، وقتی که هنوز در باغ‌وحش مسکو به سر می‌برد، قفسش را شکست و پس از خوردن صاحب باغ‌وحش و بلعیدن یکی از کارمندان باغ، به جنگل بولون (4) که در حوالی مسکو است پناه برد... سه روز تمام دکان‌های مسکو را بستند و متمولین شهر به ایرکوتسک (5) که نزدیکی‌‌های مسکو است فرار کردند. فقط ژنرال گورکو (6) در شهر باقی ماند. روزی چندین بار از پطروگراد تلگرافی سؤال می‌کردند: «خرس کجاست؟»، ژنرال گورکو در چه حال است؟»، «ژنرال ربیکین (1) کجاست؟» «در اینجا شایع است که خرس ژنرال بیچایف را بلعیده است...» و غیره.

1- Savvs

2- Nitchko

3- Menagerie سیرک حیوانات (به فرانسه)

4- Boulone چنین جنگلی در حوالی مسکو وجود ندارد و ساختۀ فکر نویسنده است.

5- Irkoutsk از شهرهای سیبری که با مسکو فاصلۀ چندانی ندارد.

6- Gourko (1900- 1828) ژنرال روسیۀ تزاری که در جنگ با عثمانی‌ها به فتوحات درخشان نائل آمد و در 1879 استاندار پترزبورگ بود.