علل و عوامل بیکاری در ایران

از irPress.org
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۹:۴۲ توسط AsefehT (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۳۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۳۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۳۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۳۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۳۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۳۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۳۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۳۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۳۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۴۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۱ صفحه ۵۵

از نظر آماری، بیکار به کسی گفته میشود که با وجود قابلیت کاری و تمایل به کار، بیکار مانده باشد. (به استثنای بازنشستهها و افراد شاغلی که در مرخصیاند یا بیمارند). و به عنوان یک مساله دشوار اقتصادی و اجتماعی بیکاری هنگامی مطرح میشود که شمار فراوانی از افراد واقع در سنین کار (۱۵ تا ۶۴ سالگی) برای مدت طولانی نتوانند شغلی به دست آورند. اما این تعریف گویای همهی ابعاد پدیده بیکاری نیست. چون در ارتباط با وسایل تولید است که نقش احتماعی فرد و سهمش از ثروت اجتماعی جامعه معین میشود. پس بیکار یعنی کسی که از وسائل تولید جدا شده، در سازمان اجتماعی کار نقشی ندارد و از ثروت اجتماعی محروم شده است. بنابراین بیکاری پدیدهئی تصادفی و ارادی (به جز در موارد خاص) نیست، بلکه مقولهئی تحمیلی است، که از ساخت اقتصادی و مناسبات تولیدی متاثر است. و از اراده و خواست فرد خارج است و دامنگیر گروهی از انسانهائی میشود که میتوانند و میخواهند کار کنند و در فعالیتهای اقتصادی و اجتماعی مشارکت داشته باشند، اما شرایط و امکانات جامعه نه تنها چنین فرصتی به آنها نمیدهد بلکه این حق طبیعی را نیز از آنها سلب میکند. از همین رو برای شناخت علل و عوامل موجد این پدیده باید مستقیما ساخت اقتصادی جامعه را مورد مطالعه قرار داد و در بطن نظام اقتصادی و روابط بینادهای تولیدی به جستوجوی علل و عوامل آن برآمد.