شعر آفریقائی: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[Image:3-078.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۷۸|کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۷۸]]
 
[[Image:3-078.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۷۸|کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۷۸]]
 
[[Image:3-079.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۷۹|کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۷۹]]
 
[[Image:3-079.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۷۹|کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۷۹]]
{{ناقص}}
+
{{بازنگری}}
 +
 
 +
 
 +
'''شعر آفریقائی'''
 +
 
 +
 
 +
در مرز آسمان و زمین، آنجا
 +
 
 +
آتش و طرح تاریک درختان
 +
 
 +
با بازوهای برافراشته شان
 +
 
 +
در هوا
 +
 
 +
عطر سبز نخل‌های سوخته.
 +
 
 +
 
 +
در جاده
 +
 
 +
خطر باربران بایلندو *
 +
 
 +
زیر بارهای آرد ذرتشان
 +
 
 +
نالان
 +
 
 +
 
 +
در اتاق
 +
 
 +
سبزه شوخ چشم شنگ
 +
 
 +
که می‌آراید
 +
 
 +
به سفیداب و غازه
 +
 
 +
چهره‌اش را
 +
 
 +
و زیر بار انبوه جامه‌هایش
 +
 
 +
می‌جنباند
 +
 
 +
سرینش را.
 +
 
 +
 
 +
در بستر، مرد خواب زده
 +
 
 +
در اندیشه‌ی خرید کارد و چنگال‌هائی است
 +
 
 +
که با آن بخورد
 +
 
 +
پشت میزی
 +
 
 +
غذائی.
 +
 
 +
 
 +
در آسمان
 +
 
 +
شعله تاب آتش‌ها
 +
 
 +
و نیمرخ تاریک سیاهان در طبل‌ها
 +
 
 +
با بازوهای بر افراشته‌شان
 +
 
 +
در هوا
 +
 
 +
آوای گرم سازها **
 +
 
 +
 
 +
در جاده، باربران
 +
 
 +
در اتاق، زن سبزه ی دورگه
 +
 
 +
در بستر، مرد خواب زده...
 +
 
 +
 
 +
زغال‌های افروخته خاکستر می‌شوند، آنک!
 +
 
 +
و با آتش
 +
 
 +
خاکستر می‌شود
 +
 
 +
سرزمین گرمسیر افق ها.
 +
 
 +
 
 +
'''برگردان فریدون فریاد'''

نسخهٔ ‏۲۴ آوریل ۲۰۱۰، ساعت ۰۳:۳۸

کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۷۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۷۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۷۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳ صفحه ۷۹


شعر آفریقائی


در مرز آسمان و زمین، آنجا

آتش و طرح تاریک درختان

با بازوهای برافراشته شان

در هوا

عطر سبز نخل‌های سوخته.


در جاده

خطر باربران بایلندو *

زیر بارهای آرد ذرتشان

نالان


در اتاق

سبزه شوخ چشم شنگ

که می‌آراید

به سفیداب و غازه

چهره‌اش را

و زیر بار انبوه جامه‌هایش

می‌جنباند

سرینش را.


در بستر، مرد خواب زده

در اندیشه‌ی خرید کارد و چنگال‌هائی است

که با آن بخورد

پشت میزی

غذائی.


در آسمان

شعله تاب آتش‌ها

و نیمرخ تاریک سیاهان در طبل‌ها

با بازوهای بر افراشته‌شان

در هوا

آوای گرم سازها **


در جاده، باربران

در اتاق، زن سبزه ی دورگه

در بستر، مرد خواب زده...


زغال‌های افروخته خاکستر می‌شوند، آنک!

و با آتش

خاکستر می‌شود

سرزمین گرمسیر افق ها.


برگردان فریدون فریاد