شطرنج جوانان پیکار اندیشه‌ها ۱۳

از irPress.org
(تغییرمسیر از شطرنج جوانان ۱۳)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۵ صفحه ۱۴۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۵ صفحه ۱۴۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۵ صفحه ۱۴۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۵ صفحه ۱۴۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۵ صفحه ۱۴۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۵ صفحه ۱۴۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۵ صفحه ۱۴۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۵ صفحه ۱۴۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۵ صفحه ۱۵۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۵ صفحه ۱۵۰

نوشتهٔ ج. ان. واکر

ترجمهٔ جهانگیر افشاری


خلاصه بحث فضای باز و...

به‌طوری که ملاحظه کردید، هرگاه مهره‌های شما در مرکز صحنه مستقر شوند؛ این امکان را می‌یابند که بر تمام حوادث میدان نبرد نظارت کنند... مهره‌هائی که در مرکز صحنه استقرار پیدا می‌کنند نه تنها قادراند به‌تعداد زیادی از خانه‌ها رفت و آمد کنند، بلکه به‌سهولت و سرعت می‌توانند به‌جلو بروند، به‌عقب باز پس بنشینند و بالاخره از یک سوی صحنه به‌سوی دیگر آن بشتابند. کلاً میدان عمل وسیع‌تری در پیش روی دارند و از کارآئی بیش‌تری برخوردار هستند و شما می‌توانید از حداکثر نیروی آن‌ها بهره بگیرید... اگر مهره‌ها را در مواضع مناسب به‌گونه‌ئی مستقر کنید که بتوانند مرکز صحنه را زیر کنترل بگیرند؛‌ در این صورت خواهید توانست امتیازهای چشم‌گیری به‌دست بیاورید؛ به‌این معنی که خط نیروی حریف را باید از میان دو نیم کنید. یک چنین شکافی عمیق به‌او اجازه نخواهد داد ارتباط مورد لزوم را میان مهره‌هایش برقرار کند... موقعیت حریف در برابر وضعی از این دست، همانند سیبی است که از داخل کِرم خورده. کرم، به‌تدریج سیب را می‌خورد تا این که تمام آن فاسد می‌شود. پس از فسادِ سیب، شما به‌راحتی می‌توانید آن را با یک فشار له کنید و به دور بیندازید! توجه داشته باشید که پس از لگدکوب شدن مواضع حریف، سنگرهای بیش‌تری که همان خانه‌های شطرنج باشد در اختیارتان قرار می گیرد و مهره‌های او به‌کنار صحنه رانده می‌شوند و عاقبت کارش به‌سقوط می‌کشد.

***

چنگ و دندان!

بوریس اسپاسکی B. spassky قهرمان پیشین شطرنج جهان، برای دوستداران بازی شطرنج چهره شناخته شده‌ای است. از این قهرمان آثار زیادی به‌ثبت رسیده و ما برای آشنائی شما با نحوه پیکار او، نمونه‌ئی انتخاب کرده‌ایم که حاصل نشست او با دیگر هم‌وطنش به‌نام او – آورکین O. Averkin است. با دقت بررسی کنید:

دفاع سیسیلی
اسپاسکی: سفید آورکین: سیاه
1 – P – e4 1 – P – c5
2 – C – f3 2 – C – c6
3 – P – d4 3 – P x P
4 – C x P 4 – . . . . . .

سفید تا این لحظه با از دست دادن یک پیاده، به‌گونه‌ٔ شایسته‌ئی اسبش را در مرکز صحنه مستقر کرده... از این مرکز می تواند به‌راحتی به‌هر سو بتازد... باید آگاهانه پیش تاخت:

4 – . . . . . . . 4 – P – e6
5 – C – b5 5 – P – d6
6 – P – c4 6 – C – f6
7 – Cb1 – c3 7 – . . . . . .

هر چهار اسب قدم به‌عرصه کارزار گذاشته‌اند و آماده‌اند فعالانه در نبرد شرکت جویند:

7 – . . . . . . 7 – P – a6
8 – C – a3 8 – . . . . . .

اسب سفید، خود را از گزند پیاده سیاه دور کرد و ظاهراً گوشه عزلت گزید:

8 - . . . . . . 8 – F – e7
9 – F – e2 9 – O – O
10 – O – O 10 – . . . . . .

هر دو حریف به‌قلعه رفتند و آماده‌اند با تمام نیرو یک دیگر را بکوبند. باید منتظر بمانیم و حوادث را پی بگیریم:

10 – . . . . . . 10 – F – d7
11 – F – e3 11 – . . . . . . .

فیل‌های سفید و سیاه نیز وارد میدان شدند... در پشت جبهه رخ‌ها آماده‌اند در صورت لزوم به‌روی یک دیگر آتش بگشایند:

11 – . . . . . . 11 – T – b8
12 – T – b1 12 – D – a5

آورکین، قوی‌ترین مهره خود را به‌فعالیت وادار کرد. ظاهراً قصد دارد به‌حریف یورش ببرد:

13 – P – f4 13 – Tf8 – d8

سیاه، توپخانه‌های خود را که همان رخ‌ها هستند جا به‌جا می‌کند و می‌خواهد از قدرت آتش آن‌ها بهره بگیرد. آیا موفق خواهد شد؟ آینده نشان خواهد داد:

14 – D – d2 14 – F – e8

آورکین در برابر مانور حریف پرتوان، دفع‌الوقت می‌کند و فیل را باز پس می‌نشاند:

15 – Tf1 – d1 15 – C – b4

سیاه، اسبش را آهسته آهسته وارد قلمرو حریف کرده و مترصد است چشم زخمی به‌او بزند. باید مراقبش بود... وضع صحنه کاملاً پیچیده و بغرنج است. مبارزه حالت بسته‌ئی دارد و هنوز مبادله‌ئی در سطح گسترده انجام نگرفته:

16 – D – e1 16 – P – b5
17 – R – h1 17 – Td8 – c8

باید بازی را از این حالت گیج‌کننده بیرون آورد... تعدادی از مهره‌ها باید از صحنه خارج شوند:

18 – P x P 18 – P x Pb5
19 – P – e5 19 – P x P
20 – P x P 20 – . . . . . . .

اسب سیاه f6 به‌خطر افتاد. باید به‌فکر چاره باشد و خود را از گزند پیاده گستاخ e5 مصون بدارد:

20 – . . . . . . . 20 – C – d7
21 – Ca3 x P 21 – . . . . . . .

وزیر سیاه، جرأت از میان برداشتن اسب مهاجم b5 را ندارد؛ زیرا همتای همرنگ او در خانه c3 با تمام نیرو از او حمایت می‌کند:

21 – . . . . . . . 21 – C x Pe5

توجه کنید! هر چهار اسب تقریباً در مرکز صحنه نبرد هستند و اگر حساب شده و آگاهانه گام بردارند می‌توانند نقش تعیین‌کننده داشته باشند:

22 – F – f4 22 – Ce5 – d3

سیاه یورش سهمگینی آغاز کرده... از یک سو فیل سفید f4 و از سوی دیگر وزیر e1 را به‌چنگال گرفته. ولی سفید بیدی نیست که از این بادها بلرزد. به‌‌عکس‌العمل او توجه کنید که چگونه به‌مبارزه ادامه می دهد و اجازه نمی‌دهد، رقیب از این حملات نتیجه مطلوب بگیرد:

23 – F x C 23 – C x F

خطر قبلی، هم چنان وجود دارد. فیل و وزیر سفید زیر دست و پای اسب سیاه قرار دارند. باید قاطعانه عمل کرد. هر گونه سستی، بند را به‌آب خواهد داد!:

24 – T x C 24 – . . . . . . .

سیاه، به‌ناچار تلافی می‌کند و اسب حریف را از فعالیت باز می‌دارد و او را به‌خارج صحنه می‌فرستد:

24 – . . . . . . 24 – F x C
25 – T – g3 25 – T – b6

توپخانه‌ها به‌کار افتادند! دیری نخواهد گذشت که غریو گوش خراش آن‌ها فضا را پر خواهد کرد:

26 – F – c7! 26 – T x F
27 – D – e5 27 – . . . . . .

توجه کنید! سیاه اگر نجنبد، در حرکت بعدی سفید، برای همیشه خاموش خواهد شد. می‌پرسید چگونه؟ با اندکی دقت می توانید پاسخ را بیابید. خوب. به‌نظر شما اگر جناب اسپاسکی با وزیر e5 مبادرت به‌گرفتن پیاده سیاه g7 کند، سیاه مات نخواهد شد؟ حتماً جوابتان مثبت است. زیرا سیاه نمی‌تواند با مهره شاه، وزیر سفید را به‌هلاکت برساند. آتش پر مخافت رخ g3 مانع انجام چنین عکس‌العملی است... اکنون می‌توانید به‌راحتی دریابید که چرا سفید در حرکت بیست و ششم فیلش را به‌قربانگاه فرستاد و بدین ترتیب دام مخوفی بر سر راه دشمن گسترد:

27 – . . . . . . 27 – P – g6

سیاه، از مرگ حتمی نجات یافت و با فرو ریختن حصار قلعه، بلائی را که رسیده بود موقتاً از سر برگرداند:

28 – D x T 28 – F – h4

سیاه، به‌جنب و جوش افتاده و چنگ و دندان نشان می‌هد:

29 – T – f3 29 – F – e8

سیاه،‌ می کوشد با انجام مانورهائی فرصت کافی به‌دست بیآورد و به گونه‌ئی جبران مافات کند؛ ولی چنین می‌نماید که کار از کار گذشته و تلاش او، گره بر باد زدن است... در همین لحظه یکی دیگر از پیاده‌هایش به‌نحو دلخراشی از فعالیت معاف خواهد شد:

30 – T x P! 30 – . . . . . .

رخ سفید به‌ستون هفتم افقی رسید...به‌طوری که می‌دانید هرگاه رخ بتواند خودش را به‌این ستون برساند از امکانات وسیع تهاجمی برخوردار می‌شود و می‌تواند از پشتِ سر به‌دشمن ضربات نابودکننده‌ئی وارد نماید... وضعِ موجود سفید نور علی نور است! وزیر سفید نیز با کمال قدرت به‌رخ همرنگ مدد می‌رساند:

30 – . . . . . . 30 – F x T

سیاه، جز این که رخ را از میان بردارد، راه دیگری در پیش روی ندارد... همانند موری است که در میان آتش گرفتار آمده:

31 – T – f1 31 – F – e8

نقش سیاه گرفته شده و در حال احتضار است... شاید به‌انتظار معجزه نشسته! ولی در شطرنج معجزه امری محال است:

32 – D – C8 32 – R – g7
33 – D x F 33 – . . . . . . .

سیاه، آخرین نفس‌ها را می‌کشد. چیزی نمانده که بند بیاید:

33 – . . . . . . 33 – F – f6
34 – C – e4 34 – P – e5
35 – C x F 35 – تسلیم می‌شود

و در این لحظه سیاه با فروتنی سر تعظیم فرود می‌آورد و تسلیم می‌شود... شکل S. A1 وضع مهره‌ها را پس از انجام حرکات پانزدهم و شکل S. A2 طرز قرار گرفتن آن‌ها را پس از تسلیم شدن آورکین نشان می‌دهد.


35-149-1.jpg


35-149-2.jpg


مسألهٔ شطرنج شمارهٔ ۱۳

سفید ۷ مهره: Pd2 – Pc3 – Fe3 – Pa4 – Ra7 – Ff7 – Db8.
سیاه ۴ مهره: Pa5 – Pb5 – Pe4 – Ra3
سفید بازی را شروع و در سه حرکت سیاه را مات می‌کند

35-150-1.jpg


حل مسألهٔ شطرنج شمارهٔ ۱۳

سیاه در سه حرکت مات می‌شود
سفید سیاه
1 – P – d3! 1 – R x Pa4
2 – D x Pb5! + 2 – R x D
3 – F – e8 + + مات
:اگر
1 – . . . . . . . 1 – R – b2
2 – D – h2 + 2 – R – b1
3 – D – a2 + + مات