سیاست در خاورمیانه ۲

از irPress.org
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۳:۳۰ توسط Mymnzr (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۲۴ صفحه ۱۴۹

تقاضای روزافزون برای تحقق آزادی و ارزش های وابسته به آن مانند مشارکت، برابری و عدالت در جهان معاصر با مشکلاتی مواجه بوده است. یا باید آزادی را با اعمال قدرت حفظ کرد و با توانایی سرکوب آن را داشت. برآوردن تقاضاها معمولا از طریف افزایش نهادهای سازمانی و اعمال روش ها و نهادهای حکومتی جید باید انجام گیرد، که معمولا به مفهوم تمرکز و مرکزیت«قدرت» تلقی می شود و از ریشه درآوردن روابط موجود و جایگزین کردن مدل های ابداعی. نیروهای نوسازی همراه با رهبران مترقی با استفاده از روش های پیچیده برای کنترل، لزوما قاد به افزایش امکانات خود برای پاسخ گوئی به تقاضاهای و استقرار امنیت است. همچنان که قادرند از طریق به کار گرفتن وسایل سرکوب تقاضاها را فرو نشانند. اشتیاق برای مشارکت، برابری، بهره گیری از فرصت ها و عدالت ممکن اسن به بهانه «حفظ امنیت» با استفاده از تکنولوژی پیشرفته سرکوب به بهترین وجهی در نطفه خفه می شود. در چنیم صورتی تقاضاها محدود می شود و به اصطلاح در بطری در بسته قرار می گیرند. استقرار امنیت با بهره گیری از روش های خشن مقدمه ئی ست بر خشونت اجتماعی و شورش. ضمن آن که بی توجهی به امنیت، باعث آنارشی و تسلط هرج و مرج بر جامعه می شود. چنین جامعه ئی در صورت فقدان هادهای بنیادی و رهنمودهای مبتنی بر اقتدار به شکل انفجار آمیزی به سوی تجزیه کشیده می شود. آلموند و پاول مبادلۀ آزادی و امنیت در بعضی جوامع را از طریق ارائۀ نمادهای سه گانه مورد تحلیل قرار می دهند. الف- جوامعی که شهرونداد آن در سطحِ وسیعی از آزادی و امنیت بهرهمندند. چنیین جوامعی از لحاظ فرهنگی یک دست و دارای مذهب و قومیت واحدند. هر چند که وجهه مشخصۀ این جوامع پائین بودن میزان تنش اجتماعی است ولی تأکید بر افزایش سطح آزادی و گرایش به سوی امنیت بیشتر مانند پاندولِ ساعت در نوسان است. در خاور میانه، ممالکی که در پی رسیدن به این گونه از جوامع اند عبارتند از: ترکیه، اسرائیل ، مصر، تونس، لیبی و الجزایر. البته بومدین در الجزایر و قذافی در لیبی با اعمال قدرت، بیش تر گرایش به حفظِ امنیت دارند در حالی که انورسادات در مصر و بورقیبه در تونس تأکیدِ بیش تر بر آزادی می کنند. ب- در این جوامع اختلافات قوی و تنش های طبقاتی به حدی عمیق است که نوسان تمایلات بین استقرار امنیت و دست یابی به آزادی در نهایت به هرج و مرج منتهی می شود. زمانی که آزادی فرا می رسد- هر چند کوتاه مدت – جامعه به جنگ داخلی گرفتار و امنیت به کلی محو می شود، و علی رغم تعداد بی شمار قربانیان و شهیدان راه آزادی، امنیت دور از دسترس قرار می گیرد(1). لبنان با حرکات عمودی و افقی متأثر از مذهب و تضاد طبقاتی نمونه چنین جامعه ئی ست. دیگر ممالک خاورمیانه که بالقوه دارای چینین خصوصساتی هستند عبارتند از عراق، سوریه و سودان. در عراق همیشه طیفی از خشونت و هرج و مرج باعث روی کار آمدن رژیم هائی شده است که مدعی استقرار امنیت بوده اند. ج- جوامعی هستند که خشونت بر آن ها مسلّط است. همۀ آن ها گرفتار نوعی «کاربردِ وسیع روش های تروریستی حتی علیه مقامات رسمی حکومتی اند. هدف از اعمال چنین روش هائی نه آگاه کردن شهروندان به آزاد نبودن احزاب، سانسور کامل و جو پلیسی که آزادی را اخته کرده اند، بلکه غرض دست یابی به امنیت محدود است، و کوتاهی رژیم های این جوامع در کنترل چنین اقداماتی موجب تحلیلِ شهروندان می شود»(2). ایران و عراق از جملۀ آن کشورهای خاورمیانه اند که از هر نظر دارای ویژگی های نمونۀ «ج»اند.