سه شعر از مریم ملک‌ابراهیمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (ربات: افزودن رده:کتاب جمعه)
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۱ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 
[[Image:10-046.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۶|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۶]]
 
[[Image:10-046.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۶|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۶]]
 
[[Image:10-047.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۷|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۷]]
 
[[Image:10-047.jpg|thumb|alt= کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۷|کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۷]]
 
{{بازنگری}}
 
 
 
 
 
==سه شعر از مریم ملک ابراهیمی==
 
  
  
سطر ۱۳: سطر ۶:
  
 
بچه آهوان نگاهت
 
بچه آهوان نگاهت
 +
 
به‌چمنزار دعوتم می‌کنند
 
به‌چمنزار دعوتم می‌کنند
 +
 
بوی عطر رهائی در فضا پخش می‌شود.
 
بوی عطر رهائی در فضا پخش می‌شود.
 +
 
انگار گنجشک‌ها با هم، یکصدا تُرا می‌خوانند.
 
انگار گنجشک‌ها با هم، یکصدا تُرا می‌خوانند.
 +
 
و کولیِ ذاتت
 
و کولیِ ذاتت
 +
 
دردِ زیبای مرگ را در دشت میرقصد…
 
دردِ زیبای مرگ را در دشت میرقصد…
 +
  
 
آهوَکان نگاهت باستانی می‌شوند.
 
آهوَکان نگاهت باستانی می‌شوند.
 +
 
قایقی می‌گیرم و بر شط روز روان می‌شوم.
 
قایقی می‌گیرم و بر شط روز روان می‌شوم.
 +
 
نارنجیِ شفق، مرگ را فراموش می‌کند.
 
نارنجیِ شفق، مرگ را فراموش می‌کند.
  
{{چپ‌چین}}
+
:::::::::::۵۱/۱۲/۲۶
۵۱/۱۲/۲۶
+
 
{{پایان چپ‌ین}}
 
  
  
سطر ۳۱: سطر ۳۱:
  
 
آنجا
 
آنجا
 +
 
آنجا
 
آنجا
 +
 
چشم‌های دریدهٔ خون‌آلود
 
چشم‌های دریدهٔ خون‌آلود
 +
 
از بریدگی سپیدی
 
از بریدگی سپیدی
 +
 
بر سرِ ما خون می‌ریزند
 
بر سرِ ما خون می‌ریزند
 +
  
 
آهسته‌تر صدایم کن
 
آهسته‌تر صدایم کن
 +
 
تا نفس‌های ما
 
تا نفس‌های ما
 +
 
آرامشِ گنداب را
 
آرامشِ گنداب را
 +
 
برهم نریزد
 
برهم نریزد
  
{{چپ‌چین}}
+
::::::::::::- /۵۲/۵
ـ/۵۲/۵
 
{{پایان چپ‌ین}}
 
 
 
 
 
 
 
*صفحه ۴۶
 
  
  
سطر ۵۴: سطر ۵۶:
  
 
جیوهٔ باستانی را
 
جیوهٔ باستانی را
 +
 
در کدام کوهستان
 
در کدام کوهستان
 +
 
خوابگاه اژدهای پیر کرده‌اند؟
 
خوابگاه اژدهای پیر کرده‌اند؟
 +
 
یا خود اژدهای جیوه‌ئی را تندیسی…؟
 
یا خود اژدهای جیوه‌ئی را تندیسی…؟
 +
  
 
اما باد می‌آید
 
اما باد می‌آید
 +
 
و در دست‌های من
 
و در دست‌های من
 +
 
چرخش ذرات فضا
 
چرخش ذرات فضا
 +
 
استوانهٔ باژگونه‌ٔ سراب می‌شود
 
استوانهٔ باژگونه‌ٔ سراب می‌شود
 +
 
خیال می‌کنم هفت کفش آهنین را
 
خیال می‌کنم هفت کفش آهنین را
 +
 
پاره کرده‌ام
 
پاره کرده‌ام
 +
 
و دیوِ سپید، گربهٔ دستاموزی است
 
و دیوِ سپید، گربهٔ دستاموزی است
 +
 
بر زانوانِ من.
 
بر زانوانِ من.
  
{{چپ‌چین}}
+
::::::::::::ـ/۵۴/۸
ـ/۵۴/۸
+
{{لایک}}
{{پایان چپ‌ین}}
 
 
 
 
 
 
 
==عبدالله کوثری==
 
 
 
'''با آن سوار سرخ'''
 
 
 
 
 
تاریخ مرهمی است
 
بر زخم تو
 
دلاور!
 
 
 
غوغائی از ستاره برانگیخت
 
بر بام شب عبور صدایت.
 
 
 
 
 
 
 
*صفحه ۴۷
 
 
 
  
 
[[رده:کتاب جمعه ۱۰]]
 
[[رده:کتاب جمعه ۱۰]]
 +
[[رده:شعر]]
 +
[[رده:مریم ملک‌ابراهیمی]]
 +
[[رده:مقالات نهایی‌شده]]
 +
[[رده:کتاب جمعه]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۳ اوت ۲۰۱۱، ساعت ۰۸:۲۵

کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۰ صفحه ۴۷


۱

بچه آهوان نگاهت

به‌چمنزار دعوتم می‌کنند

بوی عطر رهائی در فضا پخش می‌شود.

انگار گنجشک‌ها با هم، یکصدا تُرا می‌خوانند.

و کولیِ ذاتت

دردِ زیبای مرگ را در دشت میرقصد…


آهوَکان نگاهت باستانی می‌شوند.

قایقی می‌گیرم و بر شط روز روان می‌شوم.

نارنجیِ شفق، مرگ را فراموش می‌کند.

۵۱/۱۲/۲۶


۲

آنجا

آنجا

چشم‌های دریدهٔ خون‌آلود

از بریدگی سپیدی

بر سرِ ما خون می‌ریزند


آهسته‌تر صدایم کن

تا نفس‌های ما

آرامشِ گنداب را

برهم نریزد

- /۵۲/۵


۳

جیوهٔ باستانی را

در کدام کوهستان

خوابگاه اژدهای پیر کرده‌اند؟

یا خود اژدهای جیوه‌ئی را تندیسی…؟


اما باد می‌آید

و در دست‌های من

چرخش ذرات فضا

استوانهٔ باژگونه‌ٔ سراب می‌شود

خیال می‌کنم هفت کفش آهنین را

پاره کرده‌ام

و دیوِ سپید، گربهٔ دستاموزی است

بر زانوانِ من.

ـ/۵۴/۸