الگو:مقاله پیشنهادی: تفاوت بین نسخهها
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | ''' | + | '''عقاید و آرای شیخ فضلالله نوری - فریدون آدمیّت''' |
− | + | این گفتاری است در عقاید سیاسی شیخ فضلالـله نوری در دوران نهضت مشروطیت ایران، بهمأخذ نوشتههای خود او. مقدمهوار چند کلمهای بگوییم: فکر آزادی، سیاست مشروطگی و نظام دموکراسی از جمله بنیادهای مدنیت غربیاند که گروه روشنفکران و تربیتیافتگان جدید آوردند و بهنشر آنها برخاستند. پس شگفت نیست که رهبری فکری حرکت مشروطیت را از آغاز همان گروه بهعهده گرفته باشند – و قانون اساسی نیز درجهٔ اول حاصل افکار آنان باشد. عنصر مترقی صنف علمای دین تحت تأثیر جریان روشنفکری بهمشروطیت گرائید، و در آن حرکت اجتماعی مشارکت فعّال جست. این کسان با تفسیرهای اصول و تأویلهای شرعی بر سیاست مشروطگی صحّه نهادند. در ضمن گفتند که مغربیان هم اصول مشروطیت را از احکام شریعت استخراج و اخذ کردهاند. اما در واقع، انگیزهٔ باطنیشان در این توجیه شرعی این بود که بهاصالت مشروطیّت از نظرگاه تطبیق آن با احکام شریعت حکم بدهند – بدون این که بهپیروی آرای متفکران غربی دهری مشرب غیرمذهبی متهم شوند. مجموع این تأویلات چیزی بر فلسفهٔ سیاسی نیفزود، گرچه مصرف داخلی داشت و فایدهمند بود. | |
− | + | بهر صورت، نظام مشروطگی منحصراً بر پایهٔ حاکمیت مردم بنا گردیده بود و برتر از آن هیچ قدرتی نمیشناخت. خواه آن را بهمأخذ فلسفهٔ حقوق طبیعی توجیه نماییم، و خواه تکیهگاهش را قرار و مدار اجتماعی یا حقوق مثبت بدانیم بهوسیلهٔ قانون موضوعهٔ عقلی متغیر انسانی بهوجود آمده و بهکار گرفته شده است. چنین اصولی با سایر احکام از نوع دیگر تعارض ماهوی داشت، یعنی از مقولهٔ اختلاف لفظی نبود. کلام مَعروف مجتهد معتبر نجف که در جواب استفتای شرعی گفته: '''«ای گاو مجسّم، مشروطه مشروعه نمیشود»''' بههمان معنی است. | |
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
− | |||
<small><div align="left"> | <small><div align="left"> | ||
− | [[پرونده:selected001.png|15px|link=وپ:نب]] '''[[ | + | [[پرونده:selected001.png|15px|link=وپ:نب]] '''[[عقاید و آرای شیخ فضلالله نوری|ادامه ...]]''' |
</div> | </div> | ||
</small> | </small> |
نسخهٔ ۲۱ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۳:۳۸
عقاید و آرای شیخ فضلالله نوری - فریدون آدمیّت
این گفتاری است در عقاید سیاسی شیخ فضلالـله نوری در دوران نهضت مشروطیت ایران، بهمأخذ نوشتههای خود او. مقدمهوار چند کلمهای بگوییم: فکر آزادی، سیاست مشروطگی و نظام دموکراسی از جمله بنیادهای مدنیت غربیاند که گروه روشنفکران و تربیتیافتگان جدید آوردند و بهنشر آنها برخاستند. پس شگفت نیست که رهبری فکری حرکت مشروطیت را از آغاز همان گروه بهعهده گرفته باشند – و قانون اساسی نیز درجهٔ اول حاصل افکار آنان باشد. عنصر مترقی صنف علمای دین تحت تأثیر جریان روشنفکری بهمشروطیت گرائید، و در آن حرکت اجتماعی مشارکت فعّال جست. این کسان با تفسیرهای اصول و تأویلهای شرعی بر سیاست مشروطگی صحّه نهادند. در ضمن گفتند که مغربیان هم اصول مشروطیت را از احکام شریعت استخراج و اخذ کردهاند. اما در واقع، انگیزهٔ باطنیشان در این توجیه شرعی این بود که بهاصالت مشروطیّت از نظرگاه تطبیق آن با احکام شریعت حکم بدهند – بدون این که بهپیروی آرای متفکران غربی دهری مشرب غیرمذهبی متهم شوند. مجموع این تأویلات چیزی بر فلسفهٔ سیاسی نیفزود، گرچه مصرف داخلی داشت و فایدهمند بود.
بهر صورت، نظام مشروطگی منحصراً بر پایهٔ حاکمیت مردم بنا گردیده بود و برتر از آن هیچ قدرتی نمیشناخت. خواه آن را بهمأخذ فلسفهٔ حقوق طبیعی توجیه نماییم، و خواه تکیهگاهش را قرار و مدار اجتماعی یا حقوق مثبت بدانیم بهوسیلهٔ قانون موضوعهٔ عقلی متغیر انسانی بهوجود آمده و بهکار گرفته شده است. چنین اصولی با سایر احکام از نوع دیگر تعارض ماهوی داشت، یعنی از مقولهٔ اختلاف لفظی نبود. کلام مَعروف مجتهد معتبر نجف که در جواب استفتای شرعی گفته: «ای گاو مجسّم، مشروطه مشروعه نمیشود» بههمان معنی است.