الگو:مقاله پیشنهادی: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
'''از روبه‌رو، با شلاق - کیومرث منشی‌زاده'''
+
'''عقاید و آرای شیخ فضل‌الله نوری - فریدون آدمیّت'''
  
نجیب بودن یک ملت به‌‌اندازه روشنفکر بودن یک اسب غم‌انگیز است.
+
این گفتاری است در عقاید سیاسی شیخ فضل‌الـله نوری در دوران نهضت مشروطیت ایران، به‌‌مأخذ نوشته‌های خود او. مقدمه‌وار چند کلمه‌ای بگوییم: فکر آزادی، سیاست مشروطگی و نظام دموکراسی از جمله بنیادهای مدنیت غربی‌اند که گروه روشنفکران و تربیت‌یافتگان جدید آوردند و به‌‌نشر آنها برخاستند. پس شگفت نیست که رهبری فکری حرکت مشروطیت را از آغاز همان گروه به‌‌عهده گرفته باشند – و قانون اساسی نیز درجهٔ اول حاصل افکار آنان باشد. عنصر مترقی صنف علمای دین تحت تأثیر جریان روشنفکری به‌‌مشروطیت گرائید، و در آن حرکت اجتماعی مشارکت فعّال جست. این کسان با تفسیرهای اصول و تأویل‌های شرعی بر سیاست مشروطگی صحّه نهادند. در ضمن گفتند که مغربیان هم اصول مشروطیت را از احکام شریعت استخراج و اخذ کرده‌اند. اما در واقع، انگیزهٔ باطنی‌شان در این توجیه شرعی این بود که به‌‌اصالت مشروطیّت از نظرگاه تطبیق آن با احکام شریعت حکم بدهند – بدون این که به‌‌پیروی آرای متفکران غربی دهری مشرب غیرمذهبی متهم شوند. مجموع این تأویلات چیزی بر فلسفهٔ سیاسی نیفزود، گرچه مصرف داخلی داشت و فایده‌مند بود.
  
{{ستاره}}
+
بهر صورت، نظام مشروطگی منحصراً بر پایهٔ حاکمیت مردم بنا گردیده بود و برتر از آن هیچ قدرتی نمی‌شناخت. خواه آن را به‌‌مأخذ فلسفهٔ حقوق طبیعی توجیه نماییم، و خواه تکیه‌گاهش را قرار و مدار اجتماعی یا حقوق مثبت بدانیم به‌‌وسیلهٔ قانون موضوعهٔ عقلی متغیر انسانی به‌‌وجود آمده و به‌‌کار گرفته شده است. چنین اصولی با سایر احکام از نوع دیگر تعارض ماهوی داشت، یعنی از مقولهٔ اختلاف لفظی نبود. کلام مَعروف مجتهد معتبر نجف که در جواب استفتای شرعی گفته: '''«ای گاو مجسّم، مشروطه مشروعه نمی‌شود»''' به‌‌همان معنی است.
 
 
خواندن نمایشنامه، خوردن زنبور عسل است (البته کارگردان‌ها و عنکبوت‌ها مختارند).
 
 
 
'''تبصره:''' تنها وجه شباهت کارگردان‌ها و عنکبوت‌ها این است که هر دو دام را پهن می‌کنند و آمدن شکار را به‌انتظار می‌نشینند.
 
 
 
'''تعریف:''' تآتر، استعمار تماشاگرانی است که خواب‌شان نمی‌برد.
 
 
 
'''پرانتز:''' هیچ کارگردانی نیست که کار خود را موفق نداند، اگر نه چرا پول بلیت را آخرکار از تماشاچی نمی‌گیرند؟
 
 
 
{{ستاره}}
 
 
 
برای رسیدن به‌‌صدسالگی تنها یک کار می‌شود: صبر.
 
 
 
'''تبصره:''' البته صدسالگان برای صدساله بودن خود دلائل افتخارآمیزی دارند که فقط به‌درد یک صدسالهٔ احمق می‌خورد.
 
 
 
'''توضیح:''' برای پذیرفتن این دلائل، صدساله بودن و احمق بودن به‌تنهائی کافی نیست (می‌گوئید نه، امتحان کنید).
 
 
 
'''اشتراط:''' برای ورود به‌این امتحان کافی است آدم صدساله بشود (اون وقت دیگه اون دومی خود به‌خود روشاخشه).
 
  
 
<small><div align="left">
 
<small><div align="left">
[[پرونده:selected001.png|15px|link=وپ:نب]] '''[[از روبه‌رو، با شلاق ۱۳|ادامه ...]]'''  
+
[[پرونده:selected001.png|15px|link=وپ:نب]] '''[[عقاید و آرای شیخ فضل‌الله نوری|ادامه ...]]'''  
 
</div>
 
</div>
 
</small>
 
</small>

نسخهٔ ‏۲۱ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۲۳:۳۸

عقاید و آرای شیخ فضل‌الله نوری - فریدون آدمیّت

این گفتاری است در عقاید سیاسی شیخ فضل‌الـله نوری در دوران نهضت مشروطیت ایران، به‌‌مأخذ نوشته‌های خود او. مقدمه‌وار چند کلمه‌ای بگوییم: فکر آزادی، سیاست مشروطگی و نظام دموکراسی از جمله بنیادهای مدنیت غربی‌اند که گروه روشنفکران و تربیت‌یافتگان جدید آوردند و به‌‌نشر آنها برخاستند. پس شگفت نیست که رهبری فکری حرکت مشروطیت را از آغاز همان گروه به‌‌عهده گرفته باشند – و قانون اساسی نیز درجهٔ اول حاصل افکار آنان باشد. عنصر مترقی صنف علمای دین تحت تأثیر جریان روشنفکری به‌‌مشروطیت گرائید، و در آن حرکت اجتماعی مشارکت فعّال جست. این کسان با تفسیرهای اصول و تأویل‌های شرعی بر سیاست مشروطگی صحّه نهادند. در ضمن گفتند که مغربیان هم اصول مشروطیت را از احکام شریعت استخراج و اخذ کرده‌اند. اما در واقع، انگیزهٔ باطنی‌شان در این توجیه شرعی این بود که به‌‌اصالت مشروطیّت از نظرگاه تطبیق آن با احکام شریعت حکم بدهند – بدون این که به‌‌پیروی آرای متفکران غربی دهری مشرب غیرمذهبی متهم شوند. مجموع این تأویلات چیزی بر فلسفهٔ سیاسی نیفزود، گرچه مصرف داخلی داشت و فایده‌مند بود.

بهر صورت، نظام مشروطگی منحصراً بر پایهٔ حاکمیت مردم بنا گردیده بود و برتر از آن هیچ قدرتی نمی‌شناخت. خواه آن را به‌‌مأخذ فلسفهٔ حقوق طبیعی توجیه نماییم، و خواه تکیه‌گاهش را قرار و مدار اجتماعی یا حقوق مثبت بدانیم به‌‌وسیلهٔ قانون موضوعهٔ عقلی متغیر انسانی به‌‌وجود آمده و به‌‌کار گرفته شده است. چنین اصولی با سایر احکام از نوع دیگر تعارض ماهوی داشت، یعنی از مقولهٔ اختلاف لفظی نبود. کلام مَعروف مجتهد معتبر نجف که در جواب استفتای شرعی گفته: «ای گاو مجسّم، مشروطه مشروعه نمی‌شود» به‌‌همان معنی است.