الگو:مقاله پیشنهادی: تفاوت بین نسخهها
جز |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
− | ''' | + | '''از روبهرو، با شلاق - کیومرث منشیزاده''' |
− | + | نجیب بودن یک ملت بهاندازه روشنفکر بودن یک اسب غمانگیز است. | |
+ | |||
+ | {{ستاره}} | ||
+ | |||
+ | خواندن نمایشنامه، خوردن زنبور عسل است (البته کارگردانها و عنکبوتها مختارند). | ||
+ | |||
+ | '''تبصره:''' تنها وجه شباهت کارگردانها و عنکبوتها این است که هر دو دام را پهن میکنند و آمدن شکار را بهانتظار مینشینند. | ||
+ | |||
+ | '''تعریف:''' تآتر، استعمار تماشاگرانی است که خوابشان نمیبرد. | ||
+ | |||
+ | '''پرانتز:''' هیچ کارگردانی نیست که کار خود را موفق نداند، اگر نه چرا پول بلیت را آخرکار از تماشاچی نمیگیرند؟ | ||
+ | |||
+ | {{ستاره}} | ||
+ | |||
+ | برای رسیدن بهصدسالگی تنها یک کار میشود: صبر. | ||
+ | |||
+ | '''تبصره:''' البته صدسالگان برای صدساله بودن خود دلائل افتخارآمیزی دارند که فقط بهدرد یک صدسالهٔ احمق میخورد. | ||
+ | |||
+ | '''توضیح:''' برای پذیرفتن این دلائل، صدساله بودن و احمق بودن بهتنهائی کافی نیست (میگوئید نه، امتحان کنید). | ||
+ | |||
+ | '''اشتراط:''' برای ورود بهاین امتحان کافی است آدم صدساله بشود (اون وقت دیگه اون دومی خود بهخود روشاخشه). | ||
<small><div align="left"> | <small><div align="left"> | ||
− | [[پرونده:selected001.png|15px|link=وپ:نب]] '''[[ | + | [[پرونده:selected001.png|15px|link=وپ:نب]] '''[[از روبهرو، با شلاق ۱۳|ادامه ...]]''' |
</div> | </div> | ||
</small> | </small> |
نسخهٔ ۱۵ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۲۸
از روبهرو، با شلاق - کیومرث منشیزاده
نجیب بودن یک ملت بهاندازه روشنفکر بودن یک اسب غمانگیز است.
***
خواندن نمایشنامه، خوردن زنبور عسل است (البته کارگردانها و عنکبوتها مختارند).
تبصره: تنها وجه شباهت کارگردانها و عنکبوتها این است که هر دو دام را پهن میکنند و آمدن شکار را بهانتظار مینشینند.
تعریف: تآتر، استعمار تماشاگرانی است که خوابشان نمیبرد.
پرانتز: هیچ کارگردانی نیست که کار خود را موفق نداند، اگر نه چرا پول بلیت را آخرکار از تماشاچی نمیگیرند؟
***
برای رسیدن بهصدسالگی تنها یک کار میشود: صبر.
تبصره: البته صدسالگان برای صدساله بودن خود دلائل افتخارآمیزی دارند که فقط بهدرد یک صدسالهٔ احمق میخورد.
توضیح: برای پذیرفتن این دلائل، صدساله بودن و احمق بودن بهتنهائی کافی نیست (میگوئید نه، امتحان کنید).
اشتراط: برای ورود بهاین امتحان کافی است آدم صدساله بشود (اون وقت دیگه اون دومی خود بهخود روشاخشه).