الگو:مقاله پیشنهادی: تفاوت بین نسخه‌ها

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز
سطر ۱: سطر ۱:
'''آیهٔ تطهیر'''
+
'''مروری بر آثار هوشنگ گلشیری'''
  
  
تا دست بشر
 
  
در مسیر عروجش
+
'''هوشنگ گلشیری'''، داستان‌نویس صاحب نام معاصر، نوشتن را در مکتب بهرام صادقی آغاز کرد. اولین شعرها، داستانها و نقدهایش از سال‌های ۴۰ به‌بعد در پیام نوین و جنگ اصفهان به‌چاپ رسید. بعد، سرودن شعر را به‌‌شاعران وانهاد و راه اصلی‌اش، داستان‌نویسی، را به‌جد ادامه داد.
  
تخم نابرابری را کاشت
+
در داستان‌های اولین کتابش - '''مثل همیشه'''، ('''۱۳۴۷''') – خسته کننده بودن زندگی کارمندان دون‌پایه، در شهرهای کوچک را ماهرانه تصویر کرد.
  
نطفهٔ مقدس نبرد
+
اما آنچه از آغاز گلشیری را از صادقی جدا می‌کرد نگرش مبتنی بر غم غربت گلشیری بود در مقابل نگاه طنز‌آمیز صادقی به‌زندگی خرده بورژوازی. صادقی با طنز، سکون این زندگی را می‌نمایاند و گلشیری با غم غربت. اما توجه بسیار به‌غم غربت، گلشیری را به‌گذشته گرایی و گریز کشانید، و غم‌های فردی، به‌داستان نویسان مدرنیست نزدیکش کرد.
  
در بستر تاریخ روئیدن گرفت
+
گلشیری، اما، داستان‌هایی هم دارد که نمونه عالی واقع‌گرائی انتقادی در ادبیات معاصر ایران است. در این داستان‌ها نویسنده موفق به‌دادن تصاویری قوی و پرجذبه از زمان و مکان زیستی خود می‌شود. بی‌شک خواندنی‌ترین داستان نویسنده در '''مثل همیشه'''، «مردی با کراوات سرخ» است که خفقان پلیسی حاکم بر ایران را به‌خوبی مجسم می‌کند.
  
و میوه‌اش اکنون
+
توجه به‌فرم از آغاز با گلشیری بوده است. اغلب داستان‌های '''مثل همیشه''' را به‌شیوهٔ ذهنی نوشته است. شیوه‌ئی که بارزترین شکل خود را در «دخمه‌ای برای سمور آبی» می‌یابد. اما در داستان بلند و کم نظیر '''شازده احتجاب''' ('''۱۳۴۷''') توجه به‌فرم ربطی معقول با محتوی پیدا کرد و توانست با پَرش‌های ذهنی و عبور از حال به‌گذشته و برعکس، زندگی همچون آینهٔ شکستهٔ شازدهٔ دودمان برباد رفته را بنمایاند. گلشیری در این داستان، در قالب تحلیل رفتن و به‌مرگ نزدیک شدن زندگی شازده، ناقوس مرگ اشرافیت را به‌صدا در می‌آورد.
  
در دست من و
+
پرداختن به‌یک رابطهٔ عاشقانه بین مردی ایرانی و زنی انگلیسی – که مانع اصلی‌شان عدم تفاهم از نظر زبان است – تمام هَمّ گلشیری در '''کریستین و کید''' ('''۱۳۵۲''') – است. داستانی عمیقاً فرمالیستی. آهی از سَرِ افسوس، برای از بین رفتن عشق‌های لیلی و مجنونی در زمان ما. داستانی که انتشار آن، سقوطِ گلشیری را گواهی می‌داد.
  
بر دوش تو
+
اما گلشیری، در '''نمازخانهٔ کوچک من''' ('''۱۳۵۴''')- بار دیگر با قدرت برخاست. این مجموعه شامل داستان‌های واقع‌گرایانه و نمادگرایانهٔ نویسنده است. در داستان‌های واقع‌گرایانه‌اش، از قبیل «عکسی برای قاب عکس خالی من» و «هر دو روی سکه» مهم‌ترین مسائل اجتماعی امروز، زندگی زندانیان سیاسی، در بافتی خاطره‌گونه به‌شیوهٔ ذهنی مطرح می‌شوند. این داستان‌ها در ردیف بهترین‌های ادبیات مقاومت ایران قرار می‌گیرند.
  
آیهٔ تطهیر را
+
داستان‌های سمبولیک این مجموعه - '''معصوم ۱، ۲ و ۳ و ۴''' – نیز از کارهای موفق نویسنده‌اند. گلشیری در این داستان‌ها انسان امروز را در رابطه با اساطیر اسلامی مطرح می‌کند و می‌نمایاند که مروزه، برخلاف گذشته، دیگر نام «معصوم» در دایرهٔ تقدس «۱۴» محدود نمانده، زیرا انسان‌های بسیاری هستند که زندگی‌یی معصومانه و ناخوش دارند.
 
 
در سرود و صفیر
 
 
 
بر بردگان دوزخ
 
 
 
نازل می‌کند
 
 
 
شاید
 
 
 
در این همه سر
 
 
 
که سجده به‌تزویر می‌برند
 
 
 
تقدّس راستین
 
 
 
بر یکی رُخْنَما شود.
 
 
 
:::::::::'''سیما سحر'''
 
  
  
 
<small><div align="left">
 
<small><div align="left">
[[پرونده:selected001.png.jpg|15px|link=وپ:نب]] '''[[آیهٔ تطهیر|ادامه ...]]'''  
+
[[پرونده:selected001.png.jpg|15px|link=وپ:نب]] '''[[مروری بر آثار هوشنگ گلشیری|ادامه ...]]'''  
 
</div>
 
</div>
 
</small>
 
</small>

نسخهٔ ‏۱۰ ژوئن ۲۰۱۱، ساعت ۱۱:۴۵

مروری بر آثار هوشنگ گلشیری


هوشنگ گلشیری، داستان‌نویس صاحب نام معاصر، نوشتن را در مکتب بهرام صادقی آغاز کرد. اولین شعرها، داستانها و نقدهایش از سال‌های ۴۰ به‌بعد در پیام نوین و جنگ اصفهان به‌چاپ رسید. بعد، سرودن شعر را به‌‌شاعران وانهاد و راه اصلی‌اش، داستان‌نویسی، را به‌جد ادامه داد.

در داستان‌های اولین کتابش - مثل همیشه، (۱۳۴۷) – خسته کننده بودن زندگی کارمندان دون‌پایه، در شهرهای کوچک را ماهرانه تصویر کرد.

اما آنچه از آغاز گلشیری را از صادقی جدا می‌کرد نگرش مبتنی بر غم غربت گلشیری بود در مقابل نگاه طنز‌آمیز صادقی به‌زندگی خرده بورژوازی. صادقی با طنز، سکون این زندگی را می‌نمایاند و گلشیری با غم غربت. اما توجه بسیار به‌غم غربت، گلشیری را به‌گذشته گرایی و گریز کشانید، و غم‌های فردی، به‌داستان نویسان مدرنیست نزدیکش کرد.

گلشیری، اما، داستان‌هایی هم دارد که نمونه عالی واقع‌گرائی انتقادی در ادبیات معاصر ایران است. در این داستان‌ها نویسنده موفق به‌دادن تصاویری قوی و پرجذبه از زمان و مکان زیستی خود می‌شود. بی‌شک خواندنی‌ترین داستان نویسنده در مثل همیشه، «مردی با کراوات سرخ» است که خفقان پلیسی حاکم بر ایران را به‌خوبی مجسم می‌کند.

توجه به‌فرم از آغاز با گلشیری بوده است. اغلب داستان‌های مثل همیشه را به‌شیوهٔ ذهنی نوشته است. شیوه‌ئی که بارزترین شکل خود را در «دخمه‌ای برای سمور آبی» می‌یابد. اما در داستان بلند و کم نظیر شازده احتجاب (۱۳۴۷) توجه به‌فرم ربطی معقول با محتوی پیدا کرد و توانست با پَرش‌های ذهنی و عبور از حال به‌گذشته و برعکس، زندگی همچون آینهٔ شکستهٔ شازدهٔ دودمان برباد رفته را بنمایاند. گلشیری در این داستان، در قالب تحلیل رفتن و به‌مرگ نزدیک شدن زندگی شازده، ناقوس مرگ اشرافیت را به‌صدا در می‌آورد.

پرداختن به‌یک رابطهٔ عاشقانه بین مردی ایرانی و زنی انگلیسی – که مانع اصلی‌شان عدم تفاهم از نظر زبان است – تمام هَمّ گلشیری در کریستین و کید (۱۳۵۲) – است. داستانی عمیقاً فرمالیستی. آهی از سَرِ افسوس، برای از بین رفتن عشق‌های لیلی و مجنونی در زمان ما. داستانی که انتشار آن، سقوطِ گلشیری را گواهی می‌داد.

اما گلشیری، در نمازخانهٔ کوچک من (۱۳۵۴)- بار دیگر با قدرت برخاست. این مجموعه شامل داستان‌های واقع‌گرایانه و نمادگرایانهٔ نویسنده است. در داستان‌های واقع‌گرایانه‌اش، از قبیل «عکسی برای قاب عکس خالی من» و «هر دو روی سکه» مهم‌ترین مسائل اجتماعی امروز، زندگی زندانیان سیاسی، در بافتی خاطره‌گونه به‌شیوهٔ ذهنی مطرح می‌شوند. این داستان‌ها در ردیف بهترین‌های ادبیات مقاومت ایران قرار می‌گیرند.

داستان‌های سمبولیک این مجموعه - معصوم ۱، ۲ و ۳ و ۴ – نیز از کارهای موفق نویسنده‌اند. گلشیری در این داستان‌ها انسان امروز را در رابطه با اساطیر اسلامی مطرح می‌کند و می‌نمایاند که مروزه، برخلاف گذشته، دیگر نام «معصوم» در دایرهٔ تقدس «۱۴» محدود نمانده، زیرا انسان‌های بسیاری هستند که زندگی‌یی معصومانه و ناخوش دارند.