اسناد تاریخی جنبش سندیکائی

از irPress.org
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۱۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۱۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۱۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۶
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۷
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۸
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۹
کتاب جمعه سال اول شماره ۳۳ صفحه ۱۲۹

(تا پایان صفحهٔ ۱۲۳ تایپ شده است. --پرستو ‏۹ مهٔ ۲۰۱۱، ساعت ۰۹:۵۸ (UTC))

در این شمارهٔ کتاب جمعه، اسناد تازه‌ئی از جنبش سندیکائی ایران به‌چاپ می‌رسد. نخستین آن‌ها دارای اهمیت فراوانی است. این سند که از نخستین روزنامهٔ کارگری ایران منتشره در عصر مشروطیت گرفته شده از سطح بالای آگاهی صنفی کارگران چاپخانه‌های ایران حکایت می‌کند. مقایسهٔ این سند با برخی اسناد دوره‌های بعد بالا بودن این سطح را تأیید می‌کند. اسناد دیگری که در اینجا به‌چاپ می‌رسد نیز بازگوکنندهٔ سطح مبارزهٔ صنفی و طبقاتی کارگران ایران در ادوار مختلف است. نکتهٔ مهم این است که به‌حکایت این اسناد، عناصر پیشرو کارگری ایران همواره در مبارزهٔ علیه اشرافیت و بورژوازی ایران کوشا بوده و حتی لحظه‌ئی فریب آن‌ها را نخورده‌اند. مقایسهٔ خواست‌های کارگران در دوران پیش از جنگ جهانی دوم و سال‌های جنگ، و پس از آن تا کودتای ۲۸ مرداد بسیار آموزنده است. از طریق بررسی عمیق و دستاوردهای ادوار مختلف می‌توانیم جنبش سندیکائی ایران را بشناسیم و از این شناخت برای مبارزهٔ کنونی بهره جوئیم.

خ – ش


مطالبات و تقاضاهای اجتماع کارگران طهران از صاحبان مطبعه در سال ۱۳۲۸ قمری

اوّل – کارگران نباید در هیچ مطبعه بیش از نه ساعت کار کنند.

دوّم – اقّل اُجرت و مواجب کارگران مطبعه‌ها در [هر] ماهی کم‌تر از ۳ تومان نخواهد بود. کارگرانی که از ۳ الی پنج تومان مواجب دارند باید صدی پانزده بر حقوق آن‌ها افزوده شود. کارگرانی که از پنج الی ده تومان مواجب دارند صدی دوازده بر حقوق آن‌ها افزوده خواهد شد. کارگرانی که از ده الی پانزده تومان مواجب دارند، صدی ده. کسانی که از پانزده الی بیست تومان دارند، صدی هشت. آن‌هائی که از بیست الی بیست و پنج تومان دارند، صدی پنج بر حقوق آن‌ها افزوده خواهد شد. حقوق و مواجب کارگران سر موعد باید پرداخت شود.

سیّم – کارگری که بدون تقصیر از کار و شغل خود خارج می‌شود، هرگاه شش ماه یا بیش‌تر در خدمت بوده است، صاحب مطبعه باید مواجب پانزده روز علاوه به آن کارگر بپردازد. هرگاه بیش از یک سال سر خدمت بوده باشد، باید مواجب یک ماه علاوه دریافت نماید. کارگری که بیش‌تر از دو سال خدمت کرده باشد، باید مواجب یک ماه و نیم علاوه دریافت نماید. کارگری که بیش از ۳ سال خدمت کرده باشد، باید مواجب دو ماه دریافت نماید. و به‌این طریق بر هر یک سال خدمت مواجب پانزده روز علاوه شود.

چهارم – صاحب مطبعه در صورتی کارگری را می‌تواند بدون تقصیر از شغل خود خارج نماید که اقلاً پانزده روز قبل به‌کارگر اطلاع داده باشد. در صورت فروش مطبعه کارگران به‌ترتیب سابق در سر شغل خود باقی خواهند ماند. فروشنده مطبعه باید مواجب علاوه کارگران را مطابق سنواتی که کارگران خدمت کرده‌اند بپردازد.

پنجم – سلوک و رفتار مدیرها و رؤسای مطبعه با کارگران باید به‌هیچ وجه از نزاکت و ادب خارج نباشد.

ششم – هرگاه مطبعه شب‌کاری مدامی داشته باشد، صاحب مطبعه باید یک دسته کارگر جدید «ی» برای شب کاری اجیر نماید. حقوق و اجرت کارگرانی که شب‌کاری می‌نمایند باید از حقوق معمولی خود یک و نیم علاوه دریافت دارند. کارگرانی که مشغول شب‌کاری فوق‌العاده می‌شوند، غیر از حقوق روزانهٔ خود باید یک و نیم علاوه دریافت نمایند و به‌نوبت شب‌کاری کنند.

هفتم – غیر از اعیاد عمومی هفته[ای] یک روز تعطیل و آسایش اجباری مخصوص هر ملت [است].

هشتم – در صورتی که کارگری ناخوش شود باید حقوق یک ماهه به‌او داده شود. وقتی که کارگر ناخوش معالجه می‌شود، مجدداً بر سر شغل خود باقی بماند.

نهم – هر مطبعه باید دارای طبیب مخصوص خود بوده باشد.

دهم – در صورتی که کارگری در موقع کار مجروح یا معیوب شود، تا مدتی که معالجه شود، باید حقوق خود را دریافت دارد. (بیش‌تر از ۳ ماه نخواهد رسید.)

یازدهم – در صورتی که عضوی از اعضای کارگری در موقع کار معیوب شود، به‌تصدیق اطباء میزان خسارت وارده تعیین شده حق‌الخساره به‌او داده خواهد شد. میزان و مبلغ خسارتی که به‌کارگر داده می‌شود، از طرف صاحب مطبعه و نمایندگان اجتماع کارگران تعیین خواهد شد.

دوازدهم – در صورت فوت کارگر در موقع کار باید مبلغی برای [امرار] معاش عیال و اطفال کارگر متوفی به‌تصدیق و تصویب اطباء و نمایندگان کارگران و صاحب مطبعه تعیین کرده پرداخته شود.

سیزدهم – هر یک مطبعه باید دارای یک رئیس بوده باشد.

چهاردهم – با رضایت و تصویب صاحبان مطبعه، و نمایندگان اجتماع کارگران نظامنامه برای کلیه مطبعه‌ها وضع خواهد شد.


به‌نقل از اولین روزنامهٔ کارگری ایران: اتفاق کارگران (شماره ۱، جمادی‌الثانی ۱۳۲۸)


اعلامیه در مورد انتخابات مجلس

رفقای کارگر، رفقای برزگر!

از خواب غفلت بیدار شوید! قدر حاکمیت خود را بدانید! چشمان‌تان را باز کنید! و در این دوره سعی نمائید وکیلی که از جنس خودتان باشد و کاملاً دردهای بی‌درمان شما را بداند، زحمتکش و رنجبر باشد، و مطمئن باشید حقوق شما مخالف منافع او نیست، انتخاب کنید، و سعادت آتیه خود و اولاد خود را در دورهٔ پنجم تقنینیّه تأمین نماید.

فریب مُلک‌ها، دوله‌ها، و سلطنه‌ها، پادوها و امثال آن‌ها را نخورید. این‌ها چند دوره وکیل بوده و صدها سال مقدرات ما را به‌دست گرفته و جز افزودن پریشانی نیست، کار دیگری نکرده‌اند.

این‌ها مایل به‌اصلاحات و ترقی شما نیستند. اصلاح حال شما بیچارگان مخالف منافع آن‌هاست. این‌ها [در] فکر پارک، اتوموبیل، ده شش دُنگی و سایر تجملات می‌باشند.

این‌ها مبالغ گزاف در راه وکالت خرج می‌کنند که مثل زالو خون شما بیچاره‌ها را به‌اطمینان اجانب مکیده و به‌نفع آنان کار کنند. این‌ها خائن [و] جنایت‌کاراند! هر چه باید امتحان کنید، کردید. [اینان] دست رنج شما را به‌عنوان مستمری میان اقوام و بستگان خود تقسیم می‌کنند، مثل این که دیدید هزارها تومان بیت‌المال شما را خرج شهوت‌رانی نمودند.

بس است! چشم خواب‌آلود خود را بگشائید و سعادت آتیهٔ خود را در نظر بگیرید. وکیل صالحی از میان خود انتخاب کنید. وظیفهٔ ما این است که به‌شما گوشزد کرده و فریاد بزنیم که اصلاح حال شماها برخلاف منافع آن‌هاست و غیرممکن است که صلاح آن‌ها باشد [و] حقوق شما را حفظ نمایند.

این است که از این طبقه و طبقه‌ئی که آلت دست و کار چاق‌کن آن‌ها هستند، به‌هیچ وجه انتظار اصلاحات و ترقی را نداشته باشید.

به‌نقل از روزنامهٔ شعله، شمارهٔ یک

۱۷ ثور [اردیبهشت] ۱۳۰۲


اعلامیه حزب سوسیال دمکرات انقلابی هنچاک[۱] (ارامنهٔ ایران)

به‌مناسبت اول ماه مِه ۱۹۲۰ در تبریز

پرولتاریای جهان متحد شوید!

رفقا و شهروندان،

اول ماه مه روز دست از کار کشیدن و روز تظاهرات اعتراض‌آمیز همهٔ کارگران و زحمتکشان است. امروز کارگران استثمارشده و زحمتکشان تحت ستم، در چهار گوشهٔ جهان فریاد اعتراض خود را علیه نظام بیدادگر سرمایه‌داری بلند خواهند کرد. پرچم‌های برافراشتهٔ کارگران و سرودهای انقلابی تظاهرکنندگان بخشی از مراسمی است که طی آن سرمایه‌داری برای همیشه به‌خاک سپرده خواهد شد، و گامی است در راه آزادی کار و رهائی میلیون‌ها کارگر از یوغ بندگی!

برای بزرگداشت این روز مقدس، روزی که به‌قیمت خون رفقای شهید جاودان نطفه‌های انقلاب سرخ سوسیالیستی فردا بسته می‌شود، شما نیز دست از کار بکشید. البته تا رسیدن بدان مرحله، پرولتاریای انقلابی راهی دراز در پیش دارد. مبارزهٔ طبقاتی باید ادامه یابد و دست از کار کشیدن و تظاهرات اول ماه مه جزئی از این مبارزه است.

بدین وسیله به‌رفقا ابلاغ و از کارگران و شهروندان دعوت می‌شود در مراسمی که برای بزرگداشت این روز در ساعت سه بعدازظهر در باشگاه حزب برگزار می‌شود شرکت جویند.

زنده‌باد اول ماه مه!
زنده‌باد پرولتاریای آگاه!
زنده‌باد پیروزی کار!


حزب سوسیال دمکرات هنچاک
هیأت اجرائی شاخهٔ تبریز


پاورقی:

  1. ^ حزب انقلابی هنچاکیان ارامنه در تابستان ۱۸۸۷ توسط هفت تن مارکسیست جوان ارمنی در ژنو تأسیس شد. در مقابل هنچاکیان، فدراسیون انقلابی ارامنه (داشناک) قرار داشت که در سال ۱۸۹۰، تأسیس شده بود. در میان ارامنهٔ شمال ایران، ترکیه، و روسیهٔ تزاری، هنچاکیان از جریان انقلابی و داشناک‌ها از جریان راست دفاع می‌کردند.


جشن مقدس کارگری: اول ماه مه

امروز روز جشن پرولتاریای بین‌المللی است. امروز فریاد خشمگین و صدای اعتراض توده‌های محروم، کارگر و زحمتکش، علیه استثمارگران بی‌رحم نیروی کار کارگران، علیه کسانی که از طریق غارت حاصل دسترنج کارگران در کاخ‌های پرشکوه زندگی مجللی دارند، در همه جا طنین‌انداز خواهد شد.

امروز روز تاریخی سرنگونی هر نوع دیکتاتوریِ مذهبی و سیاسی است. امروز نه تنها روز بزرگداشت کار پر رنج و مشقت پرولتاریای بین‌المللی، بلکه به‌خصوص، روزی است که این بخش عظیم از مردم جهان با صدای رسا اعتراض حق‌طلبانهٔ خود را به‌گوش جهانیان می‌رسانند و در صفوف فشرده علیه حق‌کشی‌ها به‌پا خواهند خاست.

امروز روز به‌صدا درآوردن ناقوس‌هائی است که نوید نابودی دیکتاتورها، ستمگران، و استثمارکنندگان را خواهد داد. همچنین امروز روز جشن پرشور و مقدسی است که مژدهٔ پیروزی و استقرار برابری، برادری، و عدالت را به‌جهانیان می‌دهد.

امروز، روز تأکید بر والاترین اهداف بین‌الملل سرخ، روز مقدسِ سرخِ کارگر تحقیر شده، زجرکشیده، و تحت پیگرد است.

امروز پرولتاریای بین‌المللی جشن روزِ نه چندان دوری را می‌گیرد که آزادی سوسیالیسم بر جهان حکمفرما خواهد شد.

سالیان درازی پس از تدوین مانیفست کمونیست به‌دست بنیانگذاران سوسیالیسم علمی – کارل مارکس و فردریک انگلس – و با وجود پیگیری در مورد خواست ۸ ساعت کار در روز به‌وسیلهٔ پیروان آنان در کنفرانس پاریس، این خواست در همهٔ جهان صنعتی تحقق نیافته است. بعد از انقلاب نافرجام سال‌های ۴۹-۱۸۴۸، بورژوازی بین‌المللی و دولت‌های امپریالیستی چنان قدرت گرفتند که پرولتاریای بین‌المللی نه تنها نتوانست به‌این خواست خود برسد، بلکه حتی پس از اعلام روز اول ماه مه به‌عنوان روز جهانی کارگران، پرولتاریا نتوانست این روز جهانی را جشن گرفته صدای اعتراض خود را علیه چپاولگران حاصل دسترنج سالانهٔ خود بلند کند.

در حال حاضر، در نیمی از اروپا، در روسیه و آلمان و مجارستان، آنجا که جنبش انقلابی پرولتاریا در حال رشد است، پرولتاریا در حالیکه خواست هشت ساعت کار در روز را به‌دست آورده است در کمال آزادی و افتخار این روز را جشن می‌گیرد، و مصمم‌تر از همیشه در جهت تحقق آرمان‌های خود گام برمی‌دارد. دیگر نیرنگ‌ها و حیله‌های حکومت‌های مطلقه قادر نخواهند بود مانع حرکت پرتوان و مهیب پرولتاریا به‌سوی پیروزی نهائی شوند.

تزار روسیه و قیصر آلمان، این ژاندارم‌های بین‌المللی، برای همیشه نابود شده‌اند. پیروزی شکوهمند و نهائی پورلتاریا هنوز فرا نرسیده است. این پیروزی هنگامی به‌دست خواهد آمد که امواج انقلاب پرولتاریا عظیم‌تر شود، سیلاب آن از مرزهای روسیه، آلمان، و مجارستان بگذرد و تمام جهان و از آن جمله ایران را فرا گیرد.

با در نظر داشتن یک چنین دورنمای درخشانی است که امروز حزب سوسیال دموکرات هنچاک، حزبی که برای اولین بار پرچم سوسیالیسم را در میان ارامنه برافراشت و راه خونین کسب آزادی سیاسی را به‌خلق ارمنی نشان داد، پیام شادباش و درودهای خود را به‌کارگران و رفقا تقدیم می‌دارد و از آنان دعوت می‌کند که هر چه مصمم‌تر و بی‌باک‌تر صفوف خود را فشرده کرده با عزم راسخ و اعتقاد تزلزل‌ناپذیر فریاد برآورند:

مرگ بر ستمگران و استثمارگران!

زنده باد پرولتاریای بین‌المللی!

پیش به‌سوی تحقق هشت ساعت کار روزانه!

برقرار باد همبستگی و برادری ملل تبریزی


ترجمه از روزنامهٔ زنگ – ارگان هنچاکیان – شماره ۱۳، اول ماه مه ۱۹۲۰ (تبریز)، به‌وسیلهٔ ا – ن.


اول ماه مه

از روزنامهٔ «حقیقت» شماره ۶۸ – سال ۱۳۰۱


نصف اخیر قرن ۱۹ میلادی در ممالک اروپا حکومت از دست ملوک‌الطوایف، روحانیون، و اشراف خارج شده به‌اختیار صنف سرمایه‌داران در آمده بود. تولید ماشین‌های جدید و کشتی‌های بخار سبب بیکاران هزاران کارگر صنعتگر یَدی گردید. سرمایه‌داران، کارگران را زیاد به‌کار واداشته هر طور که میل خودشان بود با ایشان معامله می‌کردند. تمرکز سرمایه، عدم تساوی و تناسب در حیات و زندگانی مردم، کثرت روزافزون بیکاران، فکر سوسیالیزم به‌اصطلاحِ مارکس کمونیسم را تأکید کرده و متفکرین آزاد را به‌فکر چاره‌جوئی عملی وادار می‌کرد زیرا زندگانی برای رنجبر (پرولتاریا) غیرقابل تحمل شده بود.

در سنهٔ ۱۸۶۱، در اول ماه مه، در شهر لندن پایتخت انگلستان که از حیث تمرکز ثروت و توسعهٔ صنایع ماشینی حائز موقع اول بود، تشکیلات و اجتماعی به‌اسم ماورای ملی (بین‌المللی) به‌وجود آمد و در تعقیب آن بیانیه‌ئی خطاب به‌تمام کارگران ملل نشر شد. این بیانیه را معلمان سوسیالیست‌ها – کارل مارکس و فردریک انگلس [۲] آلمانی نوشته بودند. در این بیانیه گفته می‌شد: «رنجبران روی زمین اتحاد کنید! - کارگر! تو در اتحاد و قیام نمودن برای آزادی غیر از زنجیر استبداد چه داری که متضرر شوی؟ در عوض آن اگر موفق شوی یک عالم را خلاص کرده‌ای!»

این بیانیه دنیای سرمایه‌داری را متزلزل کرد. در میان صف پرولتار (رنجبر) موجب نهضت شد.

در نتیجهٔ این بیانیه بود که بعد از نه سال در کوچه‌های پاریس بیرق کومون بلند شد. در نتیجهٔ این بود که کارگران تمام دنیا توانستند اقلاً برای ادامهٔ حیات خود قانون واحدی مابین خود و سرمایه‌داران تهیه کنند، وقت کار معین بشود، اولاد کارگر بتواند تحصیل کند، حفظ الصحه از طرف سرمایه‌داران برای کارگران تهیه شود.

هرچند بین‌الملل مزبور در اثر آنتریک بعضی از اعضای خود در نتیجهٔ مغلوبیت کمون پاریس، به‌واسطهٔ مبارزه با آنارشیزم در ۱۸۷۳ سقوط کرد، اما روح و فکر بین‌المللیت نمرده، موضوع مبارزه و عواملی که کارگران دنیا را متحد می‌کرد از بین نرفته بود.

کارگران و رنجبران دنیا محتاج به‌یک تشکیلات بین‌المللی بودند که بی‌وجود آن نمی‌توانستند با سرمایه‌داران مبارزه کنند. زیرا کارگران منورالفکر کتاب‌ها و رساله‌های مارکس – انگلس را کاملاً خوانده و از اوضاع زندگانی خود احساس کرده بودند که بدون کمک کارگران تمام دنیا عاجز از مبارزهٔ با سرمایه‌داران هستند و فهمیده بودند که ممالک دنیا از حیث اقتصاد به‌هم مربوط است و صنف سرمایه‌داران نیز بین‌المللی است.

از این نقطه نظر، در سنهٔ ۱۸۸۹ در پاریس «اتحادیهٔ بین‌الملل دوم[۳]» دعوت شد. در این مجمع نمایندگان انگلستان، فرانسه، آلمان، ایتالی و غیره حضور داشتند.

قبل از تشکیل جلسه اول بین‌الملل دوم، در اول ماه مه یک سال قبل از سنهٔ فوق‌الذکر، کارگران آمریک قانون ۸ ساعت کار را در یک شبانه‌روز به‌دولت و سرمایه‌داران قبولانده آن روز را برای خود عید معین کردند.

جلسهٔ اول بین‌الملل دوم، برای عملی کردن اتحاد رنجبران دنیا و برای فهماندن قوه و موجودیت کارگران لزوم یک روز تعطیل عمومی و عید بین‌المللی را احساس کرد. چون اساس تشکیلات در اول ماه مه گذاشته شده بود و بیانیهٔ مشهور بین‌المللی در آن روز انتشار یافته بود، چون این روز قبل از این هم در اروپا عید بزرگی بود و کارگران آمریک نیز در این روز به‌تعیین ۸ ساعت مدت کار موفق شده بودند بنابراین همان عید بین‌المللی را اول ماه مه قرار دادند.

الان از آن تاریخ ۳۴ سال می‌گذرد. در این مدت هر سال اول ماه مه از طرف کارگران تمام دنیا در آن‌جاها که کارگر وجود، در آن‌جاها که از سوسیالیزم اثری مشهود است، عید گرفته می‌شود.

معمولاً کارگرها در همین روز در ماه مه تقاضای خود را به‌دولت تقدیم می‌کنند. دول و حکومت آن‌ها که میل دارند با ملت کارگر با ملایمت رفتار نمایند اغلب امروز پیشنهاد ایشان را قبول می‌کنند. امروز عملاً فکر بین‌المللی را ثابت می‌کنند. اشراف و متمولین از این روز می‌ترسند. دولتی که رو به‌ارتجاع است از امروز، یعنی از اول ماه مه، متزلزل است.

الان، یعنی بعد از ۳۴ سال، شنیده می‌شود که کارگران ایران نیز می‌خواهند اول ماه مه را تعطیل کنند و مانند کارگران تمام دنیا عید بگیرند. و از قراری که معلوم است، سوسیالیست‌ها نیز می‌خواهند در این عید شرکت داشته باشند. ما این تصمیم را تقدیس نموده به‌مؤسسین آن تبریک گفته راجع به‌موضوع وجود کارگر در ایران یا این که لزوم همچه عیدی از نقطه نظر سوسیالیستی و غیره حرفی نخواهیم زد لیکن اوضاع حاضره و این نهضت قانون‌خواهی و آزادی‌طلبی که شروع شده و مردم از دولت تقاضای مخصوص دارند تصور می‌کنم عید گرفتن در اول ماه مه تا اندازه‌ئی بی‌موضوع هم نیست.

امروز در ایران لزوم تغییرات و اصلاحات اساسی ثابت شده است. یا به‌واسطهٔ انقلاب دموکراسی یا با راه معتدل مثلاً اصلاح، باید یک حکومت ملی با تمام معنی تأسیس بشود، قانون اساسی که اساس حکومت ملی است اجرا گردد، معارف و صنایع توسعه یابد، تجارت و زراعت معاصر شود. امروز ایران محتاج اصلاحاتی است که هر بی‌حسی در آن تردیدی ندارد. خوب است رؤسای دولت، زمامداران مملکت، تأسی به‌حکومت‌های معتدل کرده در روز اول ماه مه که سوم رمضان است تقاضای ملت و خواهش آزادیخواهان را قبول کرده حکومت نظامی را الغا نماید و


پاورقی‌ها:

  1. ^ در متن، همه جا انگلس را انگلیز نوشته‌اند.
  2. ^ همه جا در متن: دویم.