توسعه‌طلبی و تسلّط نظامی ایالات متحده عاملی در واپس ماندن کشورهای آمریکای لاتین

از irPress.org
نسخهٔ تاریخ ‏۱۳ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۰:۲۹ توسط Negin (بحث | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۴ صفحه ۱۱۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۴ صفحه ۱۱۰
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۴ صفحه ۱۱۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۴ صفحه ۱۱۱
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۴ صفحه ۱۱۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۴ صفحه ۱۱۲
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۴ صفحه ۱۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۴ صفحه ۱۱۳
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۴ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۴ صفحه ۱۱۴
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۴ صفحه ۱۱۵
کتاب جمعه سال اول شماره ۱۴ صفحه ۱۱۵

[این گفتار دنبالهٔ مقالهٔ «سیاست و موازنه وحشت و غارت در جهان سوم» است که در کتاب جمعه ۱۳ خوانده‌اید].

سی. بلاک [۱] در کتاب کم‌نظیر خود پویائی نوسازی[۲] «جوامع در روند نوسازی سیاسی» کشورهای جهان را از نظر تاریخی و گذار از مراحل توسعهٔ اقتصادی-اجتماعی به‌هفت گروه تقسیم می‌کند، و «تحکیم رهبری برای نوسازی»، «دگرگونی‌های اقتصادی-اجتماعی» و «یگانه سازی جامعه» را در هر یک از کشورها بر اساس وقایع و حوادث عینی، پایه و اساس تحولات بعدی می‌داند. به‌عنوان مثال «بلاک» اعتقاد دارد که «تحکیم رهبری برای نوسازی» ایران بین سالهای ۲۵-۱۹۰۶ بوده است و دگرگونی‌های اقتصادی - اجتماعی در کشور ما از ۱۹۲۵ آغاز شده و تا کنون نتوانسته است به «یگانه‌سازی جامعه» دست یابد. به‌اعتقاد «بلاک» ایالات متحدهٔ آمریکا سال‌های زیر از مراحل سه‌گانه فوق گذشته است:

تحکیم رهبری برای نوسازی..........۱۸۶۵-۱۷۷۶

دگرگونی‌های اقتصادی و اجتماعی..............۱۹۳۳-۱۸۵۶

یگانه‌سازی جامعه.......................۱۹۳۳

در قیاس با دیگر ممالک استعمارگر قرن هیجدهم و نوزدهم ایالات متحده توانسته است فاصلهٔ تحکیم رهبری و توسعهٔ اقتصادی را در کمترین مدت لازم طی نماید. و به یکی از توسعه‌یافته‌ترین و ثروتمندترین کشور جهان مبدل شود.

به تأیید اکثر دانشمندان راستین علم اقتصاد، آمریکای لاتین در توسعهٔ اقتصادی و انباشت سرمایهٔ ایالات متحده آمریکا نقش اساسی داشته است.

آمریکای لاتین اولین سرزمینی بود که سیاست سازان[۳] شمالی آن پس از استحکام رهبری متوجه آن شدند. در دوم دسامبر ۱۸۲۳ مونروئه رسماً طی اعلامیه‌ای هشدار داد که قارهٔ آمریکا به آمریکائیان تعلق دارد و ممالک غیر آمریکائی حق ندارند که در این قاره به‌ماجراجوئی‌های جدید دست بزنند. متعاقب دکترین مونروئه نفوذ در امور آمریکای لاتین از سوی ایالات متحده به‌صورت یک اقدام سازمان یافته تحت لوای حمایت از مردم آن در کسب استقلال،‌ آزادی حاکمیت ملی آغاز شد و تا پایان قرن نوزدهم ادامه یافت. گفتیم که ایالات متحده فاصله تحکیم رهبر و دگرگونی‌های اقتصادی و اجتماعی را با شتاب طی کرد. حال مراحلی سه‌گانهٔ یاد شده را در مورد سایر ممالک تحت سلطهٔ ایالات متحده در آمریکای لاتین بررسی می‌کنیم:

تحکیم رهبری برای نوسازی دگرگونی‌های اقتصادی-اجتماعی یگانه‌سازی جامعه
اروگوئه ۱۹۱۱-۱۸۲۸ [۴]-۱۹۱۱ -
برزیل ۱۹۳۰-۱۸۵۰ -۱۹۳۰ -
شیلی ۱۹۲۵-۱۸۶۱ -۱۹۲۵ -
آرژانتین ۱۹۴۶-۱۸۵۳ -۱۹۴۶ -
مکزیک ۱۹۱۰-۱۸۶۷ -۱۹۱۰ -
ونزوئلا‌ ۱۹۵۸-۱۸۷۰ -۱۹۵۸ -
بولیوی ۱۹۵۲-۱۸۸۰ ۱۹۵۲ -
کوستاریکا ۱۹۴۸-۱۸۸۹ ۱۹۴۸ -
پورتوریکو ۱۹۵۲-۱۸۹۸ ۱۹۵۲ -
پاراگوئه -۱۸۴۱ - -
کلمبیا -۱۸۶۳ - -
اکوادور -۱۸۷۵ - -
هائیتی ۱۸۷۹ - -
پرو ۱۸۷۹ - -
دومینیکن -۱۸۸۱ - -
گواتمالا ۱۸۸۱

از میان این شانزده کشور فقط نه کشور که در قرن نوزدهم فرایند تحکیم رهبری برای نوسازی خود را آغاز کرده‌اند توانسته‌اند پا به‌مراحل اولیه



http://www.irpress.org/index.php?title=%D9%BE%D8%B1%D9%88%D9%86%D8%AF%D9%87:14-113.jpg



پاورقی‌ها

  1. ^  C.E Black
  1. ^  Th. Dynamics of Modernization
  1. ^  Policy-Makers
  1. ^  تحقق نیافته است.