شاعران هُندوراس
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
تایپ این مقاله تمام شده و آمادهٔ بازنگری است. اگر شما همان کسی نیستید که مقاله را تایپ کرده، لطفاً قبل از شروع به بازنگری صفحهٔ راهنمای بازنگری را ببینید (پیشنویس)، و پس از اینکه تمام متن را با تصاویر صفحات مقابله کردید و اشکالات را اصلاح کردید یا به بحث گذاشتید، این پیغام را حذف کنید. |
آنتونیو حوزه ریواس (Antonio Jose Rivas (1924
وطنم...
(تکههای برگزیده)
وطنم گُلی است در خاطرهٔ من
غافلگیر شده در سویدای دلم.
هر بار که نامش را بر لب میآورم چنان است
که بوسهئی بر جبینی مینهم.
وطنم دختربچهئی است که هنوز
در پس آینهها در جستوجوی خویش است،
و نامش
برکف دهان ماهی بیعشقی میلغزد.
از گم شدن در دیدگان من
ژرفتر در او نمیتوان نگریست.
رودی بلند، بهطرزی علاجناپذیر
اندوهش را غرق میکند.
خونش سراپا در هم میشکند:
نیمیش از امید،
و بالایش چکاوکی از هقهق گریه است
حتی اگر کسی این را نگوید.
وطنم اشکی عریان است
که خود را درچشمها پنهان میکند.
گوئی تمامی آبشارها
خندهاش را نوشیدهاند.
حتی توان آنم نیست که در بر اون آهی بکشم
میخواهم اندکی زندگی کنم!
ترجمهٔ احمد شاملو